حضرت زهرا(س)
وقتي بلور اشك زلالش شكستني ست
حالا كه قلب پر ز ملالش شكستني ست
مردم دگر نياز به اين كارها كه نيست
آن قامت ز غصه هلالش شكستني ست
شمشير و تازيانه براي چه مي بريد
باور كنيد او پر و بالش شكستني ست
اي دست هاي سنگي كوچه نگاه كن
او آينه ست در همه حالش شكستني ست
اين دست نيست شاخه? طوباي عصمت است
بگذار بشكند، به خيالش شكستني ست